حضور محترم رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای دامت برکاته

با سلام ، عرض تهیت و دعای خیر بر خود لازم دانستم تا از سخنرانی روشنگرانه حضرتعالی....

نه گویی به دلم نمی چسبد ، بهتر است به همان رسم جنوبی ام ، حرف دل را ساده بزنم

سلام آقا امیدوارم حالتان خوب باشد که حرف های شما دلمان را قرص و حالمان را خوب کرد. عده ای یا به قولی جمعیت اندکی از دلسوزان گویی نادانسته بدجور دلواپسمان کرده بودند.

هر روز فریاد بر می آمد کجائید که به تاراج بردند مملکت را و یا آشکار ساختند اسرار درونی را و یا.... هر بار هم که شما صحبتی داشتید ، در نقل و قول ها چندین و چند پرانتز میان حرف هایتان باز میکردند ، بهتر است بگویم پس از پایان هر صحبت تان چندین فکت شیت! از حرف های شما منتشر میشد.

من جوان مانده بودم و دلواپسی و دل مشغولی از برادرانی که آن سوی دنیا در حال رایزنی بودند ، برادرانی که آنجا مقتدر بودند و اینجا مظلوم!

این عزیزان را که میبینم یاد رزمندگان بی ادعای جنگ افتادم که جز تیرهای دشمن ، بعضی از پشت سنگر میزشان! تیر به روح و قلبشان میزدند.

خلاصه بگویم تمام زحمات این بندگان خدا بی ثمر جلوه می دادند و انگار ما نه مالکان اشتر ، که موسی های اشتری را روانه کارزار کردیم. چه به موقع آمدید و چه صریح گفتید: غیور ، شجاع ، متدین ، دلسوز و .....

ممنونم بابا باباجان ممنونم که همیشه نصایح پدرانه تان راه گشا بوده و همچو نوری ست بر تاریکی ظلمت یا شمشیری بر پرده نفاق!

برایتان سلامتی و سعادت آرزومندم.

به امید دیدارتان

 

و اما کلام آخر

برادران زحمتکش تیم هسته ای ، خدا قوت حلالمان کنید و ما را ببخشید ، اگر گاهی دلمان لرزید و بازهم ببخشید کسانی را که دستی بر آتش داشتند ، اشتباها دلمان را لرزاندند و شاید دلتان را سوزاندند!!!

پس از فصل الخطاب حضرت آقا ، برای خیلی ها دگر روشن شد. مجدد خداقوت می گویمتان ، هرچند هیچوقت تنها نبودید ، اما این بار یکصداتر تشویق تان خواهیم کرد ، باشد که بتوانیم یاری دوازدهم از برای تیم متعهد و متخصص هسته ای باشیم.

خداوند نگهدارتان

برادر کوچکتان

رهگذر. اهواز 1394/04/04